داستانهای خواستگاری داداشم ( خیلی باحاله )
پسرهای امروزی
داداشم از بس رفته خواستگاری خسته شده. اومده به مامانم می گه یه دختری رو خودم زیر نظر دارم. به شرطی که زیاد سوال درباره اش نپرسین. فقط 5 تا سوال می تونید بپرسید. مامانم می پرسه: پسرم این دختره کیه؟ اسمش چیه؟ باباش چه کاره است؟ کجا با هم آشنا شدین؟
داداشم می گه: شد 4 تا سوال. فقط یه دونه دیگه می تونین بپرسین.
طویله
داداشم رفته خواستگاری. دختره پرسیده شما از بین یه دختر شهرستانی و یه تهرانی کدوم رو بیشتر ترجیح می دین؟ داداشم گفته: بستگی داره. به نظر من آدم توی هر طویله ای که بزرگ شده، باید بره از همون جا زن بگیره.
دختر بغض کرده. به داداشم گفته: واسه تون متاسفم. بعد از اتاق گذاشته اومده بیرون.
![](http://www.chargereseller.com/img/banner/468-60/banner-12.gif)
ادامه مطلب